جدول جو
جدول جو

معنی چاه پهن - جستجوی لغت در جدول جو

چاه پهن(پَ)
دهی است از دهستان لاور کنگان بخش خورموج شهرستان بوشهر که در 66 هزارگزی جنوب باختر خورموج، در باختر کوه مند واقع شده است. از نقاط ساحلی دریا، گرمسیر و مالاریائی است و142 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات و خرما، شغل اهالی زراعت و ماهیگیری و راهش راه شوسه سابق بوشهر به لنگه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماه پرن
تصویر ماه پرن
(دخترانه)
زیبا و لطیف چون ماه و پرند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چاه کن
تصویر چاه کن
کسی که پیشه اش کندن چاه یا لای روبی کاریز است، چاه کن، مقنی، کسی که چاه مستراح را خالی می کند، بیشتر در معنای دوم استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه آهن
تصویر راه آهن
جادۀ ریل گذاری شده که ترن از روی آن عبور می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاه بن
تصویر چاه بن
بن چاه، ته چاه، تک چاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاه زدن
تصویر چاه زدن
حفر کردن چاه
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
دهی است از دهستان نیکنان بخش بشرویه شهرستان فردوس که در 50 هزارگزی شمال بشرویه و 10هزارگزی نیکنان واقع شده، کوهستانی و گرمسیر است و 15 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: قریه ای است از قرای دشتی فارس. (از مرآت البلدان ج 4 ص 132)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ پَ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 7هزارگزی شمال خاوری کرمانشاه. سکنۀ آن 400 تن. آب آن از چشمۀ کوچک و چاه قره سو تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
تک چاه. (آنندراج). بن چاه. ته چاه:
بدین چاه در آب سرد است و خوش
بفرمای تا من بوم آبکش
که هستند با من پرستنده مرد
کزین چاه بن برکشند آب سرد.
فردوسی.
پس آن به که غوکان در این چاه بن
نگویند از موج دریا سخن.
میرخسرو
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ پَ)
دهی است از دهستان مصعبی. بخش حومه شهرستان فردوس. واقع در 32هزارگزی خاور فردوس و 6هزارگزی شمال راه مالرو عمومی نوغاب به فردوس. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِ یِ پَ)
صحفه. (ترجمان القرآن)
لغت نامه دهخدا
(هَِ هََ)
دو خط آهن متوازی که بر آن قطار ماشین حرکت میکند. (فرهنگ نظام). دو خط آهنی که از جایی بجایی کشیده شود و قطار آهن از آن عبور کند. ریل.
تاریخچۀ راه آهن در جهان: اولین قطار راه آهن دنیا به سال 1832م. بوسیلۀ مهندس استیفنس انگلیسی بکار افتاد که دو شهر لیورپول و منچستر را بهم مربوط میساخت و خبر آن بسرعت برق در سراسر جهان پیچید ومانند همه اختراعات و اکتشافات مایۀ شگفت و اعجاب جهانیان گردید، زیرا اهمیت و فواید راه آهن از حیث اقتصاد و آبادی کشورها بخوبی روشن است. انقلابی که انشاء راه آهن در گیتی پدید آورد میتوان گفت کمتر ازاهمیت قطب نما در سده های 15 و 16 نبود.
راه آهنهای بزرگ جهان:ایالات متحدۀ امریکا اول (با 400هزار کیلومتر). اتحاد جماهیر شوروی دوم (با 120هزار کیلومتر). آلمان سوم (با 60هزار کیلومتر). فرانسه چهارم (با 54هزار کیلومتر). طولانی ترین راه آهن جهان راه آهن ماوراء سیبری در اتحاد جماهیر شوروی است که ده هزار کیلومتر درازی آن است، و بعد از آن راه آهن سانتافی پاسیفیک امریکاست که از شمال بجنوب کشیده شده و با طول 7400 کیلومتر دو شهر فیلادلفی و لوس آنجلس را بهم مربوط میسازد. و رجوع به جغرافیای اقتصادی لیستر کلیم و همکاران ترجمه فتح اﷲ حکیمی ص 125، جغرافیای اقتصادی کیهان ص 468، نشریۀ راه آهن ایران مقدمه و ص 4، جغرافیای جدیداقتصاد ایران و اروپا و امریکا تألیف هیأت مؤلفان ص 75 و 88 و 148 و کیهان سالانه 1341 ص 472 و 1342 ص 1017 شود.
راه آهن ایران: از سال 1300 هجری قمری یک تن فرانسوی بنام ’پلوس بوآتال’ امتیاز کشیدن خط آهن تهران حضرت عبدالعظیم را بمدت 99 سال از ناصرالدین شاه گرفت و آن را ساخت و سپس شرکت تراموای بلژیکی آن را اداره میکرد و تا چند سال پیش از آن استفاده میشد. طول آن 8700 گز بود. بوآتال سپس راه آهن فرعی بطول 6500 گز بطرف سنگ معدن احداث کرد که براه مزبور می پیوست. در دوران ناصرالدین شاه قراردادها و امتیازنامه هایی با بیگانگان در بارۀ ایجاد راه آهن بسته شد ولی بجایی نرسید تا در سال 1304 هجری شمسی رضاشاه بموجب قانونی که از مجلس گذشت از محل 3 ریال عوارض قند و شکر بایجاد راه آهن ایران آغاز کرد. البته پیش از این راه آهنهای کوچکی چون راه آهن تهران - شهرری که یاد کردیم، و راه آهن تبریز- جلفا (بوسیله روسها) و راه آهن آمل - محمودآباد (بوسیلۀ حاج امین الضرب) و راه آهن ماکو (بوسیله روسها) و راه آهن زاهدان - میرجاوه (بوسیله هندیان) و راه آهن زاهدان (بوسیلۀ انگلیسیها) نیز ساخته شده بود ولی گذشته از اینکه برای احتیاجات اقتصادی و حمل و نقل کشورپهناوری چون ایران ناچیز بود بیشتر آنها هم متروک شده بود تا در عهد رضاشاه راه آهن سرتاسری ایران از راه وضع قانون انحصار قند و شکر در تاریخ 1304 هجری شمسیو جلب متخصصان آلمانی آغاز گشت، و پس از آن راههای فرعی دیگری بدینسان ساخته شد:
راه آهن اهواز - خرمشهر (به طول 124هزار گز و 17 ایستگاه) ، راه آهن بندر - گرگان (بطول 34هزار گز) ، راه آهن قم - کاشان (بطول 98هزار گز و 17 ایستگاه) و قرار است به راه آهن زاهدان - میرجاوه اتصال یابد. راه آهن سرتاسری دارای پلها و تونل های شگفتی آور و 90 ایستگاه است و طول آن 1394هزار گز است. در دوران محمدرضاشاه راه آهن تبریز - شرفخانه (بطول 84هزار گز) و قرار است به راه آهن ترکیه متصل شود. و راه آهن تهران - مشهد بطول 926هزار گز و 49 ایستگاه (از شاهرود تا مشهد بطول 497هزار گز) و همچنین راه آهن تهران - تبریز (از میانه تا تبریز بطول 303هزار گز) تکمیل و چند قطعه راه جدید کشیده شده است. و رجوع به جغرافیای اقتصادی کیهان ص 469 و کیهان سالانه 1341 ص 471 و کیهان سالانه 1342 ص 1017 و 1018 و جغرافیای مفصل اقتصادی ایران تألیف آقای مشحون و خزائل و جلایی فر ص 67 و نشریۀ راه آهن ایران مقدمه و ص 4 و 5 و 6 شود
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ پَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’مزرعۀ طاسبندی است که در سمت شمال ملایر واقع است و ملکی است اربابی که مالکین آن از خوانین چاردولی میباشند. رعایای این مزرعه پانزده خانوارند که از الوار و در دامنۀ کوه ساکنند. زراعت این مزرعه از نوع شتوی وصیفی و همه اش دیمی است. هوای سرد و مرتع خوب دارد ومسافتش تا شهر دولت آباد پنج فرسنگ است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 232). رجوع به چشمه پهن طاسبندی شود
لغت نامه دهخدا
(سُ)
دهی است از دهستان زاوۀ بخش حومه شهرستان تربت حیدریه که در 72 هزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه واقع شده. دامنه و معتدل است و 187 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و بنشن، شغل اهالی زراعت، گله داری، قالیچه و کرباس بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حصن بخش زرندشهرستان کرمان که در 30 هزارگزی جنوب باختری زرند و7 هزارگزی باختر راه مالرو زرند به بافق واقع شده، جلگه و معتدل است و 353 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات، حبوبات، پسته و پنبه، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا که در 144 هزارگزی جنوب خاور داراب، در دشت ایزدخواست واقعشده. گرمسیر و مالاریائی است و 100 تن سکنۀ فارس و عرب دارد. آبش از چاه، محصولش غلات، لبنیات و پشم و پوست، شغل اهالی زراعت و گله داری، صنعتشان قالی بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 50 هزارگزی شمال خاوری قاین، بر سر راه مالرو عمومی بزن آباد بجنگل واقع شده است، جلگه و گرمسیر است و 263 تن سکنه دارد، آبش آب شورچاه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راهش مالرو است، در فصل بهار مالدارها از اطراف به این محل میایند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(کِ پِ هَِ)
پهن اسب یاخر را چون سرند کنند و آشغالش را بگیرند آنچه ماند خاک پهن است که برای کود و رشوۀ گل بکار می رود
لغت نامه دهخدا
(پَ)
محلی است بمسافت کمی در مشرق فرک به فارس. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(هَِ پَ)
کنایه از دنیا باشد. (برهان) (آنندراج). عالم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
دهی است از دهستان بردخون بخش خورموج شهرستان بوشهر که در 108 هزارگزی جنوب خورموج، کنار شوسۀ سابق بوشهر به لنگه واقع شده است. از نقاط ساحلی، گرمسیر و مالاریائی است و 62 تن سکنه دارد. آبش از چاه، محصولش غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(هَِ ذَ قَ)
چاه زنخ و چاه زنخدان و چاه غبغب. (آنندراج). چاه زنخ و چاه زنخدان. (فرهنگ نظام). کنایه از گوی خرد که در زنخدان و غبغب خوبان میباشد. (آنندراج). مجازاً گود کوچکی که در چانۀ کسی باشد. (فرهنگ نظام). رجوع به چاه زنخ و چاه زنخدان شود
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که در 8 هزارگزی جنوب بمپور و7 هزارگزی جنوب شوسۀ بمپور به چاه بهار واقع شده و 30 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش اهرم شهرستان بوشهر که در 14 هزارگزی شمال اهرم و 6 هزارگزی خاور کوه قلعه دختر واقع شده است، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 374 تن سکنه دارد، آبش ازچاه، محصولش غلات، خرما و تنباکو، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
قلابی باشد که بدان چیزی که بچاه افتد برآرند، (برهان) (آنندراج)، مؤلف برهان و صاحب آنندراج ذیل این لغت نویسند: ’بجای بای فارسی یای حطی نیز آمده است و این اصح است چه یوز بمعنی تفحص و تجسس باشد، (برهان) (آنندراج)، رجوع به چاهیوز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چاه کن
تصویر چاه کن
مقنی، کسی که کارش چاه کندن است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لبه پهن
تصویر لبه پهن
آنچه دارای لبه و کناره ای پهن باشد: کلاه لبه پهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاه ذقن
تصویر چاه ذقن
چاه زنخ چاه زنخدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه آهن
تصویر راه آهن
دو خط آهن متوازی که بر آن قطار ماشین حرکت کند، ریل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه آهن
تصویر راه آهن
خط آهن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چاه کن
تصویر چاه کن
مقنی
فرهنگ واژه فارسی سره
چاهجو، مقنی، چاه خو، چاخو، چخو، کننده چاه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
راه آهن: تغییرات در زندگی 1ـ دیدن راه آهن در خواب، نشانه آن است که کسی می کوشد مانع پیشرفت شما در زندگی بشود. 1ـ دیدن ریلهای راه آهن در خواب، علامت ان است که ناگاه در می یابید که کارتان به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارد، زیرا دشمنان می کوشند جای شما را اشغال کنند. اگر دختری چنین خواب ی ببیند، نشانه آن است که برای دیدار از دوستان به سفر خواهد رفت. 2ـ دیدن مانعی روی ریلهای راه آهن در خواب، نشانه آن است که کسی پنهانی به شما خیانت می کند. 3ـ راه رفتن روی ریل راه آهن در خواب، نشانه روبرو شدن به اوقاتی لبریز از نگرانی و کارهایی دشوار است. 4ـ گذاشتن از روی ریل راه آهن در خواب، علامت آن است که از کارهای دستی ای که با مهارت انجام می دهید شادی بزرگی به دست می آورید. 5ـ اگر خواب ببینید آبی زلال از روی ریل راه آهن عبور می کند، علامت آن است که لذتجویی، زندگی شما را به ویرانه ای مبدل می کند، اما دیگر بار برای ساختن زندگی خود به پا خواهید خاست. لوک اویتنهاو
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دهان گشاد، آن که بسیار می گرید، فرد دهن لق
فرهنگ گویش مازندرانی